تاک تيک].jpg

توسعه تاکستان _ تاک تیک حضور | آبان ۱۳۹۵
اولين وبلاگ انتقادي تاکستان( هر شهروند یک ایده  ،  یک شهر ایده آل )
۱۵۰ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی پارلمان طی بیانیه‌ای، یک برگ گزارش ریزهزینه‌های تولید انگور و کشمش در یک هکتار باغ در سال ۹۴ – ۹۵ توسط کارشناسان و مهندسان جهادکشاورزی را برای اتخاذ تصمیم عاجل برای حمایت از کشاورزان ذی‌نفع به اطلاع رییس‌جمهور رساندند.

متن این بیانیه به شرح ذیل است:

با محاسبه انجام‌شده هزینه‌های داشت و برداشت یک هکتار باغ برای استحصال انگور و کشمش مبلغی بیش از ۱۸ میلیون تومان محاسبه شده که میانگین برداشت انگور ۱۵ تن است که کشمش حاصل از آن کمتر از ۴ تن می‌باشد. نتیجه اینکه هزینه تولید هر کیلوگرم انگور ۱۵۰۰ تومان و هر کیلو کشمش کمتر از ۵۰۰۰ برآورد شده است.

این در حالی است که باغداران انگور کشور عموماً به علت عدم تمکن مالی با استفاده از تسهیلات بانکی امور مربوطه را انجام می‌دهند و برای بازپرداخت آن و سایر بدهکاری‌ها و تامین هزینه‌های متعارف زندگی نداشتن بازار خرید عادلانه یا چوب حراج به مال خود می‌زنند یا برای تمدید وام‌ها، سودهای بانکی را تامین می‌کنند که در هر دو صورت سود ناروا را برای دلالان و ظلم ناحق برای کشاورزان در بر خواهد داشت. بنابراین افزایش قیمت پس از خالی شدن دست کشاورزان زحمتکش نوش‌دارویی پس از مرگ سهراب است.

یارانه کشمش در سال‌های قبل بیش از ۷۰۰ تومان بوده است در حالی امسال به ۲۰۰ تومان تقلیل یافته است. مزید اطلاع تصمیم متخذ شده دولت محترم برای پرداخت مبلغ ۲۰۰۰ ریال به صادرکنندگان برای حمایت از افزایش قیمت کشمش به دلیل غیرکارشناسانه بودن نه تنها افزایش قیمتی را در بر نداشته بلکه تاثیر معکوس داشته و باعث تزلزل بیشتر بازار آن و حتی کاهش قیمت هم شده است.

+ نوشته شده در  ۱۳۹۵/۰۸/۲۸ساعت   توسط گفتمان توسعه  | 

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، حسین داودی سرپرست هیات باستان شناسی با اعلام این مطلب افزود: محوطه آلو که در سال 1393 شناسایی شد در زمین های زراعی روستای رادکان و در نزدیکی رودخانه ابهررود قرار گرفته است.
وی گفت : از منظر ظاهری، امروزه این محوطه فاقد برجستگی و همسطح با زمینهای کشاورزی اطراف است و آثار فرهنگی در وسعتی حدود 3 تا 4 هکتار در سطح پراکنده شده اند. 
به گفته داودی این محدوده به تپه های باباجان نیز معروف بوده اما امروزه هیچ برجستگی ویا تپه ای به سبب کشاورزی صنعتی و شخمِ مداوم در چند دهۀ اخیر قابل رؤیت نیست و به احتمال زیاد تسطیح شده اند. 
این باستان شناس با اشاره به اینکه این محوطه باستانی هم اکنون به عنوان زمین کشاورزی کاربری دارد و جز  املاک خصوصی است گفت : آثار سطحی به ویژه قطعه سفال ها بیانگر وجود استقراری از هزاره چهارم پیش از میلاد هستند. 
به گفته وی با توجه به وضعیت حفاظتی محوطه و در خطر بودن آن و همچنین با هدف بررسی ویژگی های فرهنگی و زیستی هزاره چهارم (پ.م )در غرب دشت قزوین کاوش در این محوطه آغاز و ابتدا تعیین عرصه برای حفاظت و جلوگیری از تخریب بیشتر محوطه در دستور کار قرار گرفت.
داودی افزود:تاکنون 12 گمانه به ابعاد 1×1 متر و 1.5×1.5 متر در بخش های مختلفِ محوطه ایجاد شدند که عمق کاوش در برخی از آنها به 3 تا 3.5 متر می‌رسد. 
به گفته وی ،یکی از مسائلی که پیش از کاوش نیز تصور می شد، از بین رفتن بخشی از محوطه است که در گمانه زنی ها این موضوع تأیید شد. 

داودی در ادامه گفت:در واقع گمانه زنی ها نشان می دهند که در برخی از قسمت ها تنها 30 تا 40 سانتیمتر از لایه های فرهنگی باقی مانده اند و در زیر آنها لایه های طبیعی و رسوبی وجود دارند، در هر صورت اظهار نظر قطعی در این باره تا پیش از اتمام برنامه امکان پذیر نیست و این احتمال نیز وجود دارد که بخش اصلی محوطه در مکان دیگری قرار داشته باشد که هنوز گمانه زنی نشده است.
وی یکی دیگر از  اهداف این طرح را انجام کاوش افقی عنوان کرد که برهمین اساس در غرب محدوده ای که پراکندگی سفال زیادی مشاهده می شود، یک ترانشه به ابعاد 5×5 متر با نام ترانشه I ایجاد شد که در آن لایه های برجا و فرهنگی آشکار شدند. 
این باستان شناس افزود:همچنین یک سازه حرارتی به ابعاد تقریبی 1×1.5 متر کشف شد که از خشت ساخته شده است هرچند که بخش های اندکی از این سازه به دست آمده، احتمالاً به عنوان اجاق و محلی برای پخت و پز کاربرد داشته است. 
او اظهار داشت :کاوش در این ترانشه همچنان ادامه دارد و نزدیک به 90 سانتیمتر از نهشته های فرهنگی در این قسمت کاویده شده اند ویافته های فرهنگی این ترانشه شامل قطعات سفال، ابزارهای سنگی، مشته های سنگی، بقایای استخوان حیوانی، اشیاء سفالی، اشیاء گلی شمارشی، چند پیکرک حیوانی و دیگر مواد فرهنگی هستند.
سرپرست هیات باستان شناسی محوطه آلو گفت: بر مبنای مواد فرهنگی یافت شده به ویژه سفال ها، گاهنگاری محوطه آلو را می توان به طور نسبی به اواسط هزاره چهارم پیش از میلاد و دوره مس‌سنگی جدید نسبت داد.
به گفته وی، با ادامه کاوش در این بخش، وجود یا فقدان دوره های فرهنگی دیگر مشخص وتلاش خواهد شد که گمانه زنی در تمامی بخش ها برای تعیین عرصه انجام شود و کاوش افقی به صورت گسترده تر ادامه یابد تا به اهداف مورد نظر کاوش دست یابیم.
مجوز کاوش باستان شناسی محوطه تاریخی آلو توسط رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری صادر شده است.

منبع خبر:اینجا

http://www.richt.ir/Portal/Home/ShowPage.aspx?Object=NEWS&CategoryID=2e4d9385-ea56-42aa-a37f-b8fbadf7ee83&WebPartID=22ad5e05-de31-4999-babe-9bc115407793&ID=a432ef38-1759-4425-beaa-d40c384771bc

+ نوشته شده در  ۱۳۹۵/۰۸/۱۸ساعت   توسط گفتمان توسعه  | 



#گام_اول
 

ماجرای کش دار کشمش و کمیابی داروی تسکین دهنده درد عضلات باغداران شهرستان تاکستان. 


بیاد دارم که در سال 1393 در همین رابطه مقاله ای را به نگارش درآوردم و تاخیر در اعلام قیمت خرید تضمینی کشمش و دیگر محصولات کشاورزی را مورد نقد قرار دادم.
آری معتقدم که قیمت باید قبل از برداشت محصول تعیین و اعلام شود تا کشاورز در انتخاب نوع برداشت محصول مختار باشد و بهترین را برگزیند.
کشمش افتابی،تیزاب،سبزه و فروش انگور هر کدام به تناسب قیمتی دارند و درآمدی متفاوت را عاید باغدار زحمت کش میکنند.
حال 45 روز از زمان اوج انگور چینی میگذرد ‼
بوی کشمش انبار شده در ساختمان های مسکونی در کوچه و خیابان پیچیده است اما همراه با آن بوی ناخوش احوالی اقتصاد خانوارهای باغدار بیشتر احساس می شود.
گریه کودک برای خرید اسباب بازی، درخواست دوچرخه و لباس از سوی نوجوان ، احساس ازدواج جوان دم بخت ، تهیه لوازم خانه مادر خانواده و مطالبه دیون توسط طلبکار،همه و همه پاسخی مشترک را در پی دارند:

 

انگشت اشاره بسمت کیسه های کشمش

بیرون کشیدن آستر جیب خالی شلوار

و جمله تکراری ندااااااااارم

در داستان گوجه کاران گفتیم که دولت از قبل در خصوص اب بر بودن و صادرات آب مجازی تذکر داده بود.اما درخت تاک ریشه در اعماق خاک و تمدن مردمان خوشه های زرین دارد و محصول آن به امسال و چند سال قبل تعلق ندارد.ریشه انگور در اقتصاد مردمان تاکستان تنیده شده و نباید هرسال شاهد این مشکلات باشیم.
تلاش مردم را قدر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم.

+ نوشته شده در  ۱۳۹۵/۰۸/۱۶ساعت   توسط گفتمان توسعه  | 

هر وقت صحبت از مقوله فرهنگ به میان می آید، به اشتباه توجه برخی از شنوندگان بسمت مناطق محروم و پایین دست جنوب شهر و روستاها معطوف می شود.
آیا تا کنون پیش آمده که امکانات فرهنگی ایجاد شده در این مناطق را نیز رصد نماییم؟
در اینجاست که نقش عبور ریل راه آهن از داخل شهر تاکستان بعنوان خط جداساز فرهنگی بیشتر جلوه گر می شود.کاستی های فرهنگی جنوب شهر می تواند القاء کننده این مطلب(خلاف واقع) باشد که برخی ها معتقد به ارائه خدمات برای ساکنین مناطق پایین و اقشار ضعیف جامعه شهری و روستایی نیستند.
هرچند که اقدامات بهداشتی و درمانی در این مناطق در حال ارتقاء می باشد و نوسازی مرکز بهداشتی درمانی خیابان طالقانی و ایجاد مرکز بهداشتی خیابان عاشورا و... نمونه های توجه مسوولان بهداشتی به محله های پایین شهر است.
بهمن ماه سال1389 بود که خبر تخریب سالن نمایش اداره ارشاد تاکستان موجب ناخرسندی و انتقاد دلسوزان فرهنگی و هنری شهرستان تاکستان گردید.با این وجود بود که این سالن تبدیل به مخزن کتابخانه عمومی شد تا مردمان جنوب شهر تاکستان ، کمبودی دیگر را تجربه نمایند.عوامل دخیل نیز برای لاپوشانی کار های خود خبر از احداث سالن جدید دادند که هنوز نیز محقق نگردیده است.
حال سوال تعدادی از اعضاء کتابخانه اینست که ؛ با وجود از بین رفتن سالن نمایش و افزایش فضای کتابخانه چرا زوج و فرد کردن بر اساس جنسیت مراجعان در برنامه کاری قرار گرفته است؟
این مختصر متن گویای مطالبه جمع کثیری از مردم تاکستان است در جهت استفاده مجدد و یا ایجاد سالن اختصاصی نمایش در جنوب شهر تاکستان.تا شاهد استفاده چند منظوره از تنها سالن موجود(سالن امام علی ع) نباشیم که از بعد مسافت برای این مردم در دسترس نمی باشد.

دیروز امروز و فردا در سایه یک تصمیم دیروز

+ نوشته شده در  ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ساعت   توسط گفتمان توسعه  | 

مجالس ختم در تاکستان

 

 

شرکت در مراسم ویژه درگذشتگان با هدف حس همدردی و تسلی خاطر بازماندگان از جمله خصلتهای شاخص مردمان شهرستان تاکستان است و عموما زبانزد هموطنان اقصی نقاط کشور پهناور می باشد.
شرایط موجود از حیث اجتماعی و اقتصادی باعث شد تا بزرگان و ریش سفیدان به این قضیه ورود پیدا کنند و مردم نیز انصافا خوب همراهی کردند.هزینه های سنگین خیرات تا حدود قابل توجهی از سفره های اطعام حذف گردید و تعداد روزهای عزاداری عمومی نیز به دو روز کاهش پیدا کرد تا هم رضایت خانواده معزا و هم رضایت ابراز همدردی کنندگان فراهم گردد.متمکنین مالی اقدام به صرف هزینه مجالس در امور خیریه میکنند که در نوع خود اقدامی خداپسندانه محسوب می شود.


اما لازم دانستیم تا چند نکته را یاداور شویم:


1-درج اسامی اقوام به همراه نام های خانوادگی اقوام سببی و نسبی می تواند موجب شناخت کامل مرحوم و اقوام گردد.اما بهتر است اقوام طبقه 3 به پایین در اعلامیه ها قید نگردد.


2-آوردن نام دستگاهها ، ادارات ، سازمانها و شخصیتها در ادامه اسامی اقوام نیز مرسوم است ولی پسندیده است که این اسامی در بند جداگانه و تحت عنوان ابراز همدردی کنندگان باشد و از لیست خانواده داغدار منفک گردد.

3-نکته دیگر همزمانی مجالس ختم در تمامی شهرها و روستاهای شهرستان است.بگونه ای که فرضا اگر لازم باشد تا در دو مجلس ختم( یکی در تاکستان و دیگری در روستایx )شرکت نماییم از جهت زمانی و بعد مسافت با مشکل مواجه خواهیم شد.خصوصا اینکه اکثر مراسم چهلم و سالگرد در روز پنجشنبه برگزار می شوند.از جهت دیگر نیز ممکن است گاهی مداحان نیر با تداخل برنامه مواجه شوند.
از دیگر موارد مرتبط با همزمانی مجالس می توان به ضرورت استفاده از وسایط نقلیه اشاره کرد بگونه ای که امکان حضور در چند مجلس آنهم با پای پیاده وجود ندارد.فلذا افزایش وسایط نقلیه موجب ترافیک و سد معابر حاشیه مساجد میگردد.خصوصا مساجدی مانند مسجد امیرالمومنین(صباغان)-جهارباغ محمدی و حضرت ابوالفضل که در روزهای پنجشنبه باعث ترافیک سنگینی می شوند.
فلذا پیشنهاد میگردد تا ساعت برگزاری مجالس روستاها متفاوت (جلوتر یا عقب تر)از ساعت مجالس شهرها باشد.


4-تفاوت نوع پذیرایی اغنیاء نیز از مواردی است که باعث هویدا شدن اختلاف طبقه ای و مالی می شود.براستی مگر جز اینست که مرده گان از هر قشر و طبقه ای که باشند فقط و فقط با یک کفن به سرای اخروی سفر میکنند؟
پس بهتر است در میزبانی مجالس از خرما ، گلاب ، چای یا شربت و در صورت امکان کشمش استفاده شود.


5-اهدای تاج گل و بنر تسلیت نیز از رسوم دیرینه ای بود که البته بطور قابل ملاحظه ای کاهش یافته است.
میتوان با قرار دادن صندوق کمکهای مردمی همراه با قبض رسید در ورودی مجلس گامهای موثری را در جهت دریافت کمکهای خیرخواهانه مردم برداشت.صاحب مجلس در تعیین نوع هزینه آزاد است و میتواند مبالغ دریافتی را صرف امور خیریه و عامل المنفعه نماید.


6-ساخت مساجد در محلات مختلف نیز ریشه در عقاید مذهبی مردم دارد لیکن با نگاهی به جمعیت نمازگزار می توان دریافت که در زمان پیامبران و ائمه اطهار ، معمولا همه مسلمانان در یک مسجد نماز و عبادت میکردند.حال آنکه مساجد محلات ظرفیت های مختلفی دارند و در برگزاری مجالس ختم شاهد ازدحام جمعیت هستیم و فضای محدود.
فلذا بهتر است بجای ساخت مساجد مختلف اقدام به تجمیع چند مسجد و ساخت مسجدی بزرگ نماییم که در برگزاری مجالس ختم و حتی مراسم ملی و مذهبی نیز کاربرد خواهند داشت جای خالی مکان اینچنین مراسمی را نیز پر خواهد کرد.


7-واما نکته مهمتر که در نوشتارهای قبل به آن پرداخته شده سنگ گذاری اختیاری خانواده معزا و طراحی های خاص مقبره ها است.با دیدن برخی قبور همچنان اختلاف طبقاتی معدود خانواده ها کاملا مشخص است.از دید دیگر میتوان به مشکل تردد اشاره نمود که نشات گرفته از بلندی و کوتاهی سطح قبور و تاج های سنگی است.
پیشنهاد اینجانب برای رفع این مشکل ، واریز هزینه سنگ به حساب هیات امنای بهشت فاطمیه(س) است تا قبور را بصورت متحدالشکل طراحی و بقول عامیانه برچیند.البته هیات امنا باید در انتخاب نوع و کیفیت سنگ حد وسط را ملاک قرار دهد. 

8-نکته بعد نیز برگزاری مراسم تحت عنوان سوین روز در روز دوم درگذشت است و این درحالی است که در اعلامیه نیز روز سوم درج می شود. 

🔴🔵 تبعات پراکندگی مجالس ختم :

1- حضور کوتاه مدت مردم همراه با عجله در مجالس ختم بدلیل پوشش دادن همه مجالس
2- ایجاد ترافیک بدلیل نبود پارکینگ اختصاصی در مساجد
3- هزینه های قابل توجهی که از سوی صاحبان مجالس صرف پذیرایی از میهمانان می شود.
4- نمودار شدن اختلاف طبقاتی با توجه به کثرت یا قلت شرکت کنندگان در مجالس مختلف
👈فلذا بهتر است بجای ساخت مساجد مختلف اقدام به تجمیع چند مسجد و ساخت مسجدی بزرگ نماییم که در برگزاری مجالس ختم و حتی مراسم ملی و مذهبی نیز کاربرد خواهند داشت جای خالی مکان اینچنین مراسمی را نیز پر خواهد کرد.
بهترین مکان برای ساخت سالن مخصوص و عمومی نیز بهشت فاطمه (س) می باشد.

 

رضا قموشی

فعال سیاسی و اجتماعی


برچسب‌ها: اجتماعی
+ نوشته شده در  ۱۳۹۵/۰۸/۰۶ساعت   توسط گفتمان توسعه  |