تاک تيک].jpg

شهردار تاکستان کجاست؟
اولين وبلاگ انتقادي تاکستان( هر شهروند یک ایده  ،  یک شهر ایده آل )

وقتي ديوقدرت طلبي وشهرت طلبي بر شهر سايه مي افكند،ديگر مهم نيست كه مردم در کجای این سايه قرار دارند.ازكلمه "مردم" در بخشهاي مختلف جامعه استفاده مي شود چرا كه خداوند متعال حق الناس را مورد تاكيد قرار داده و از نظر مسوولان نظام نيز مردم يا همان خلق الله در راس هرم جوامع بشري قرار گرفته اند .امابرخي گروههاي سياسي از مردم براي رسيدن به مقاصد واهداف خود استفاده ميكنند.هرچند كه رسيدن به مقام براي خدمت به خلق نيز مي تواند يكي از اين اهداف باشد.نكته قابل توجه در اين بحث اهميت جايگاه مردم است كه نقش اساسي را در در جوامع بعهده دارند.قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران شرايط زماني را در حق حاكميت مردم لحاظ نموده و انتخابات مختلف را براي دوره هاي زماني مشخص در نظر گرفته است واين يعني خواست اكثريت در شرايط مختلف وفراهم نمودن امكان تغييرنظرجمع.

     شهرستان تاكستان نيز مستثني از قواعد سياسي نبوده وتحركات مختلفي را شاهد بوده.مجموعه شهرداري يكي از صحنه هاي بازي سياسي شهر است كه البته در اين دوره رنگ وروي خاصي بخود گرفته و هر از گاهي يك خبرحاشيه اي را به مجالس عمومي وخصوصي شهروندان كشانده است.تصميم گيري ونظارت بر انجام وظايف جزو وظايف شوراي شهر است واجراي قوانين وظيفه شهرداراست و دخالت و تصميم سازي نبايد وجود داشته باشد. كنايه گويي ولفافه پردازي  را كنار ميزنم وشفاف تر سخن ميگويم وقصد آن ندارم كه انتقادهاي درج شده در وبلاگ شخصي ام را سرپوش نهم ولي معتقدم كه انتقادهاي سازنده وپيشنهادهاي موثر سازندگي را در پي دارد.عده اي بر آنند تا مانع همدلي مسوولان گرديده و در مسير تفاهم و پيشرفت سنگ اندازي نمايند باشد كه آنان را نيز از راه اصلي منحرف ومنافع را به نفع خويش مصادره نمايند.همدلي كه به زعم اختلافات سياسي وجرياني باعث شده تا جو رواني شهرستان به سمت توسعه وخدمت سوق داده شود.مسوولان فعلي شهرستان اثبات كردند كه بازي هاي سياسي زمان خاص خود را دارد و براي دستيابي به مديريت سياسي ابتدا بايدسياست مديريت را اعمال و به مردم خدمت كرد. اينكه 3 الي 4 سال مانع تحقق برنامه هاي طيف رقيب شويم تا مردم را از انتخابشان پشيمان وراه  را براي فرصت طلبي هموار كنيم افتخار نيست.به تعبير ديگر 4 سال فرصت سوزي در بخشهاي مختلف براي 4 سال فرصت سازي معنايي بجز فرصت طلبي نخواهد داشت.

    اينكه سالهای سال خود را بالاتر وارجح تر از ديگر هم فكرانمان بدانيم وآنها را ملزم به تبعيت از تمام تصميمات خود بدانيم افتخاراست؟  اينكه ابتدا از در دوستي وارد شويم  و پرونده خيالي بسازيم وپس ازبروز اختلافات با سلاح تهديد از دردشمني خارج شويم واگر كارساز نبود تخريب –تهمت وسركوب را در برنامه قرار دهيم افتخاراست؟ اينكه در اوج انتقادها ازعملكرد ضعيف خودمان دفاع كنيم و در زمان ضعف مديريت سكوت كنيم و در زمان  برنامه ريزي صحيح واصولي سنگ اندازي كنيم ودر زمان بهره برداري از پروژه ها نيزتاثير گذارترين فرد را حذف كنيم تا روبان دیگران را با قیچی خودمان پاره کنیم افتخار است؟ اينكه با ورود هر فردي به يك مجموعه در صدد تخريب برآييم ،برچسب بد نامي بچسبانيم، او را قرباني مطامع شخصي خويش نماييم وباعث كناره گيري نخبگان ومانع ورود آنها به عرصه مديريت ومشاركت شويم افتخاراست؟ چرا بايد برخي فكر كنند كه درب ورودي به شورا وشهرداری، زيبايي خاص خود را دارد با باغ پر گل آغاز می شود که بايد استوار وارد شد اما درب خروجي در مكاني تاريك به ناكجا آبادختم مي شود كه بايد با كمرخميده از آن خارج شد؟ اينكه منافع برون سازماني را بر منافع درون سازماني ترجيح دهم افتخار است؟ اينكه در زمان تصميم گيري وجلسه، زبانمان برخلاف اشاره سر وچشم سخن بگويد و قلم مخالف هرسه بنويسد افتخار است؟ اينكه در اوج فعاليت ورضايت مردم حاشيه سازي كنيم و قطارخدمت را متوقف سازيم افتخار است ؟ آيا این اقدام  باعث تقويت اين تفكر غلط نمي شود كه ؟؟؟با روي كار آمدن مسوولي موافقند كه هزينه عمراني كمتري را صرف  مردم ميكندوبيشتر به هزينه جاري اهميت ميدهند؟بياد داشته باشيم كه تمام همشهريان از حق شهروندي برخوردارندو نهضت آسفالت شهردار را با جنبش پلاکارد وبنر تشکر از او پاسخ گفته و میگویند.هرچند که دستانی با برنامه مشغول پاره کردن احساسات مردمی باشند .نکنه که جلسات دیدار مردمی فرماندارـنماینده ومعاون شهرداری که  در محله های سید جمالدین اسدآبادی وعاشورا ومحدوده بازار ترتیب داده شده بود وبسیاری ازمشکل ساکنین این مناطق حل شد باعث شد که آقایان با شهردار یکی دوتا کنند؟ 

 

 h9q4hlz16cdzmx1up54s.jpg

 در پخت آش از نمك –فلفل-نخود-سبزي-رشته-هويچ-آب و...استفاده مي شود واگرآشپزمجالس برخلاف مردم مثلاً ازهويچ بدش مي آيد نمي تواند آنرا از مواد لازم حذف كند ويا بعد از پختن آش نمي تواند هويچها را جدا كند  يا با چماق به جان هويج بيافتد ونخود را هم له كند.

    به هرحال زود یا دیر باید رفت .مهم آمدن ورفتن نیست بلکه مهم چگونه ماندن در همان مدت محدود است.

+ نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۴/۲۹ساعت   توسط گفتمان توسعه  |