![]() |
![]() |
|
روي يک صندلي در يک محل عمومي نشسته بودم و شير آبي در آنجا وجود داشت و نم ،نم آب از آن ميچکيد.توجه من به اين معطوف شد که آيا رهگذران توجهي به اين اسراف خواهند داشت يا نه؟تصميم گرفتم تا دقايقي به تحقيق در اينباره بپردازم.اولين مورد تحقيق من جوان تقريباً 30 ساله اي بود که از جمع شدن آب در محل عبورش متوجه نشت آب شد.او بسمت شير آب رفت تا شير را محکم کند،ديدم که خروج آب بيشتر شد وبعد از چند ثانيه دوباره به حالت اول برگشت.نفر دوم هم جوان 20 ساله اي بود که مشابه حرکت قبلي را انجام داد.نفر سوم وچهارم هم همينطور.حساس شدم واز آخرين نفرعلت بسته نشدن آب را سوال کردم تا اينکه متوجه شدم شير آب خراب(هرز) است.آري افراد بسياري وجود دارند که نسبت به مسائل حساس ودلسوز هستند وحتي اقدام عملي براي رفع مشکل را نيز انجام مي دهند اما رفع مشکل هم مستلزم داشتن اطلاعات وآگاهي است وهم داشتن ابزار و وسايل .در اينجا نيز هرچقدر که افراد داراي احساس مسووليت بيشتر باشد ، شاهد هدر رفت آب بيشتري خواهيم بود.چون در حالت عادي يک ليتر در هر دقيقه هدر رفت وجود داشت که با اقدام هرکدام از اين افراد(تا زمان بازگشت به حالت اوليه) حداقل 5 ليتر مازاد بر حالت عادي شاهد هدر رفت آب بوديم.به بيان ديگر ايکاش مسوول مربوطه احساس مسووليت داشت وهيچ فرد ديگري دست به کار نمي شد.مي توان اين مثال را در برخي مديريتها بکار برد که دلسوزي واحساس تکليف وجود دارد اما تخصص و ابزار کافي وجود ندارد. |
||
+
نوشته شده در ۱۳۹۰/۱۰/۰۴ساعت توسط گفتمان توسعه
|
|