برابر اخبار رسيده از شخصيتهاي سياسي شهرستان،شوراي شهر تاکستان منحل گرديد.کاري که قبلاً نيز پيش بيني شده بود وهر از گاهي بحث محافل مختلف بود.منتظر مي مانيم تا بازگويي دلايل اين اقدام را از زبان مسوولان محترم بشنويم.البته شوراهاي اين دوره  بجاي ۴ سال ۶ سال فرصت حضور در اتاق شورا را داشتند که قسمت شان نشد. 

در انتخابات دوره نهم مجلس شوراي اسلامي شاهد سردرگمي بسياري از اصلاح طلبان در انتخاب نامزدها بوديم به گونه اي كه نبود مركز مديريت باعث آن شد كه شاخه ها بجاي ريشه مدتي را ازبارشهاي طبيعي ومصنوعي ايجاد شده تغذيه نمايند.همين نگرش منجرشد تا در  تنها ۲۰ كرسي را در مجلس تصاحب كنند كه در مقايسه با 290 كرسي يعني ۷ درصد مجموع نمايندگان مجلس.ممكن است كه در فصل بهار شاهد بارشهايي باشيم اما عمروتوان اين گياهان كمتر خواهد بود واين موضوع در مجلس به اين معني است كه اين تعداد نماينده از مجموع اختيارات نظارتي خود(سوال-تذكر واستيضاح) نمي توانند استفاده نمايند چرا كه طبق اصل 88 قانون اساسي  براي طرح سوال ازرئيس جمهورامضاي حداقل يك چهارم نمايندگان ، طبق بند 2 اصل 89 ق ا براي استيضاح رئيس جمهور امضاي حداقل يك سوم نمايندگان وبراي عدم كفايت رئيس جمهور راي اكثريت دو سوم نمايندگان لازم وضروري است.ليكن طبق همين اصول هرنماينده ميتواند از هريك از وزيران سوال نمايد وبراي استيضاح وزير نيز امضاي 10 نماينده كافي است.

    نكته اصلي اينكه در اين دوره شاهد جابجايي هايي نيز بوديم واين جابجايي ها ريشه در اختلافات دروني جريانهاي اصولگرا واصلاح طلب دارد .برخي به اصطلاح اصلاح طلبان با سكوت يا فعاليت آشكار به نفع نامزدهاي به اصطلاح اصولگرا وحمايت برخي اصولگرايان از نامزدهاي اصلاح طلب در برخي شهرستانها مشهود بود.به بيان ساده تر ميتوان گفت كه برخي ازنمايندگان اصولگراي اين دوره از مجلس، صرفاً اصولگرا نيستند و رگه هاي تفکر اصلاح طلبي در بسياري از آنها ديده خواهد شد.امثال مطهري ها وتوكلي ها درمجلس نهم به وفور يافت خواهد شد وپيش بيني مي شود كه با حذف اصلاح طلبان بجاي دو جريان عمده ،شاهد 4 جريان وچندين فراکسيون در مجلسي باشيم كه ادعاي اصولگرايي كامل را دارد. نفوذ دوباره عناصر اصلاح طلب در قالب حمايت از اصولگرايان ونفوذ واحياي دوباره آنها در طول يكسال باقي مانده تا انتخابات رياست جمهوري ،قطعاً انتخابات سال 1392 را تحت تاثير قرار خواهد داد.

    ايران سال 1400 ايران حذف تند روي ها وانحرافات وايران متحد خواهد بود و جرقه هاي اميد بالعينه ديده مي شود چرا كه اختلافات ريشه اي بسياري از اصولگرايان واقعي(نه تظاهرنماها) با اصلاح طلبان در حال مرتفع شدن است.تا چند هفته قبل تر از گوشه وكنار شنيده مي شد كه در انتخابات آتي آقاي قاليباف مورد حمايت قريب به اتفاق اصلاح طلبان ،احزاب ميانه رو ومعتدل و(حسب تجربه انتخابات سال 1388)مردم استانهاي تهران والبرز قرار خواهد گرفت واز شانس بيشتري براي پيروزي برخوردار است.بگو مگوهاي شهردار پايتخت با جناب آقاي احمدي نژاد نيز مزيد بر علت بود.در سوي ديگر ميدان نيز اصولگرايان با مطرح نمودن جناب آقاي علي لاريجاني ،ايشان را رئيس جمهور قطعي دوره 11 معرفي كردند تا به جدال اصلاحات بيايند.اما چه شد كه بيكباره نظرها تغيير كرد ودر طول چند هفته گذشته تعدادي از شخصيتهاي مطرح كشوري تعريف وتمجيد از قاليباف را در برنامه خود گنجانده اند.در اين رابطه برداشتهاي گوناگوني را ميتوان ارائه داد:

1-  آيا با توجه به اينكه آقاي قاليباف از ميزان آراء قابل توجهي برخوردار بود ،قصد دارند تا مانع ظهور دوباره اصلاح طلبان وثبت ركورد جديد در تعداد آراء آنها شوند واين تعداد آراء رانيز بنام خود ثبت نمايند ومانع آن شوند كه قالي باف به سمت اصلاح طلبي پيش رود؟

2-  آيا با تشكيل لايه اصولگرايي بر روي قاليباف قصد دارند مانع آن شوند كه اكثريت آراء استانهاي بزرگ از جمله پايتخت به نام قاليباف در صندوقها ريخته شود؟؟

3-  آيا درصد احتمال پيروزي او را بيش از ديگر كانديداها ميدانند وهمچنان ميخواهند كه رئيس جمهور را به خود منتسب نمايند وخود را پيروز معرفي كنند؟؟؟

4-  آيا ميخواهند بازي ورقابت را به لاريجاني وقالي باف خلاصه كنند و اجازه ظهور گزينه سوم يعني اصلاح طلبان را ندهند؟؟؟؟ 

5-    آيا حسب تجربه نهم ودهم ميخواهند اثبات كنند كه براي ورود به خيابان پاستوربايد از شهرداري تهران گذشت؟؟؟؟؟

6-    آيا ميخواهند قهر سياسي خود را با رئيس جمهورنهم ودهم اينگونه به نمايش بگذارند؟؟؟؟؟؟

7-    آيا با اين تصميم ميخواهند بيزاري خود را از تندروهاي سياسي اعلام كنند وفضا را متعادل تر نمايند؟؟؟؟؟؟؟

8-    شايد هم درمقام مقايسه ايشان را بهتر از برخي ديگر ميدانند و.....

     البته هدف از اين نوشتار علت يابي تغيير موضع نبود بلكه ميخواهم بگويم كه اختلاف اصولگرايان واقعي واصلاح طلبان فقط درهمين حد است كه هرگز نبايد مشتركاً از نامزد خاصي حمايت كنند.اگر در گذشته اصلاح طلبان از فرد خاصي حمايت ميكردند وحالا اين فرد مورد حمايت اصولگرايان است حتماً بايد اصلاح طلبان به فكر گزينه ديگري باشندتا تفاوت را حفظ نمايند.

اين دستها هم در تصميم گيري مشترکاً بالا مي روند.

درمجموع

جبهه متحد اصولگرایان ۱۲۶ نماینده

جبهه پایداری ۱۹ نماینده

جبهه ایستادگی ۲۰ نماینده

اصلاح طلبان ۲۰ نماینده

مستقل ۱۰۵ نماینده در مجلس نهم را به خود اختصاص داده اند و مشخص است که نقش مستقلها بسیار تعیین کننده خواهد بود.

     البته فراموش نكنيم خدمات دولت آقاي احمدي نژاد را كه با وجود توليد انبوه كلمه زيباي " مهر" در طرحهاي عمراني واقتصادي كشور ،همكنون با بي مهري هايي مواجه است واين روش ما را ياد ضرب المثل قديمي مي اندازد.چگونه است که دخالت نمايندگان در تعيين فرماندار وبخشدار وروساي ادارات با استفاده از تهديد به استيضاح مداخله در قوه مجريه محسوب نمي شود ولي مجلس ،صدور بخشنامه داخلي دولت را دخالت تلقي ميکند؟

     نكند خدايي ناكرده دير متوجه اشتباهات شويم- نكند خدايي ناكرده ديگران را بخاطر منافع دوست داشته باشيم- نكند خدايي ناكرده با خنده بياييم وبا گريه برويم چرا كه انسانها ذاتاً با گريه مي آيندو انسانهاي پاك با خنده اي بر لب مي روند – نكند مرسوم كنيم كه با اتمام دوره پست ومقام بايد فرد را از گردونه خارج كنيم آنهم با روشهاي خاص ....ديروز A  امروز B  فردا ‍‍C