تاک تيک].jpg

توسعه تاکستان _ تاک تیک حضور | اردیبهشت ۱۳۹۷
اولين وبلاگ انتقادي تاکستان( هر شهروند یک ایده  ،  یک شهر ایده آل )
🔴🔵 نرخ زولبیا :
بر اساس تصمیم کمیته استانی نرخگذاری ، نرخ هر کیلوگرم زولبیا و بامیه درجه یک 11500 تومان و درجه دو هر کیلو 11000 تومان تعیین گردیده است .

+ نوشته شده در  ۱۳۹۷/۰۲/۳۱ساعت   توسط گفتمان توسعه  | 

🔴🔵 #تولیدملی !
👈 یخچال سینجری که صدای تراکتور می دهد و بعد از سه سال پیگیری هنوز هم هیچ تعمیرکاری نتوانسته تعمیرش کند !
👈 خودروی ملی سمند که دو سوییچ دارد و کد یکی از آنها با سوئیچ همخوانی ندارد و گاهی روشن نمی کند.سمندی که درون اتاقش صدای ناهنجار می دهد!
سمندی که فراموش کرده اند اسکلتش را به سقف جوش کنند و عامل صدا است !
سمندی که چراغ چک بخاطر قطعه نامرغوب زیر پدال مدام روشن می شود !
سمندی که مصرف بنزین اش مثل آر دی هست !
سمندی که رنگ سپرهایش سفید است و رنگ زیر کارش سیاه و حتی با یک شستشو در کارواش رنگش جدا می شود.

رقابت هم که وجود ندارد چون برای افراد ضعیف شکل انحصاری دارد.


وظیفه ما بیان ایرادات برای اصلاح و تقویت تولید ملی است

+ نوشته شده در  ۱۳۹۷/۰۲/۳۱ساعت   توسط گفتمان توسعه  | 

توسعه تاکستان:
🔴🔵 ممانعت از دامداری سنتی در محدوده روستاها و شهرها :

 

چند سالی است که دستگاههای مرتبط از جمله بهداشت ، محیط زیست ، دهیاری ، شهرداری و ... مانع دامداری مردم در محدوده شهری و روستایی می شوند . مهمترین دلیل این دستگاهها نیز مباحث بهداشتی و نارضایتی اهالی می باشد که ظاهرا بوی نامطبوع ، تکثیر حشرات و تهدید بیماری های مشترک انسان و دام است .
هدایت دامداری ها به خارج از روستا و شهر امری پسنیده است اما باید توجه کرد که بسیاری از این خانواده ها از طریق نگهداری چند راس گاو و گوسفند ارتزاق می شوند و بدلیل نبود سرمایه قادر به ساخت دامداری نیستند .
از سوی دیگر نیز جهاد کشاورزی شرایط سختگیرانه ای را برای اخذ مجوز دامداری پیش روی متقاضیان قرار داده است که داشتن انشعاب آب و یا چاه یکی از این شرایط است .
اتفاقا اگر این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم خواهیم فهمید که اکثر دارندگان چاه های قدیمی ابتدا به بهانه دامداری مجوز دریافت نموده و امروزه مزارع چند ده هکتاری شخصی خود را با آب استحصالی آبیاری می کنند . در حالی که همه مردم از منابع آبهای زیر زمینی سهم دارند . بنابراین نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی باید به این نکته توجه داشته باشند که وضعیت سالهای اخیر و بحران 30 ساله آب بحث جدیدی را مطرح کرده که می توان نامش را " رانت آب" گذاشت .

در میان این هیاهو جالب است که خیلی از روستائیان پیگیر تبدیل روستا به شهر هستند و عملا شرایط را برای حفظ بافت سنتی و اشتغال روستایی دشوار می کنند !

مردم گرامی نیز باید به این نکته توجه کنند که استشمام بوی نامطبوع و حتی متعفن ناشی از نگهداری دام در روستاها ، به مراتب قابل تحمل تر است از دیدن جوانان بیکار و معتاد ، همسایه گرسنه ، وابستگی به خارج و مرگ و میر ناشی از مصرف فراورده هایی که دهها ماده افزودنی را در خود جا داده اند .
ما دهها پنجاهی ها ، خواندن و نوشتن را با داستان #کوکب خانم ، #حسنک ، #چوپان دروغگو و... آموخته ایم و جای تاسف دارد که کودکان امروز برای دیدن پرندگان خانگی و حیوانات اهلی مجبورند به باغ وحش بروند.

#برکت_زندگی_روستایی_در_حفظ_سنن_و_بافت_آن_است

+ نوشته شده در  ۱۳۹۷/۰۲/۳۰ساعت   توسط گفتمان توسعه  | 

گزیده ای از کتاب “انتخاب: سلطه یا رهبری” – زب‍ی‍گ‍ن‍ی‍و ب‍رژن‍ی‍س‍ک‍ی‌

مجموعه فیش برداری ها و گزیده ی کتاب “انتخاب: سلطه یا رهبری” نگارش شده توسط “زب‍ی‍گ‍ن‍ی‍و ب‍رژن‍ی‍س‍ک‍ی‌” – نشر نی

“آمریکا با تناقض منحصر به فردی مواجه است:
از سویی، این کشور اولین و تنها ابرقدرت واقعی جهانی است و از سوی دیگر، تهدیدات مختلف روز به روز بیش تر فکر و ذهن آمریکایی ها رابه خود مشغول می کند؛ تهدیداتی از جانب دشمنانی به مراتب ضعیف تر. این واقعیت که امریکا قدرت و نفوذ سیاسی بی رقیبی در جهان دارد آن را در کانون رشک، خشم و حتی نفرت شدید قرار می دهد. رقبای سنتی تر آمریکا می توانند از این خصومت ها سو استفاده یا حتی از آن حمایت کنند، اگرچه خود آن ها بسیار احتیاط می کنند که با مخاطره مستقیم با آمریکا مواجه نشوند. خطرات پیش روی امنیت امریکا، خطراتی واقعی اند. “

.

“در بیشتر تاریخ کشور مستقل آمریکا شهروندان این کشور امنیت را وضعیت معمول و ناامنی پراکنده را وضعیت غیر معمول محسوب کرده اند. از حالا به بعد برعکس خواهد بود. در عصر جهانی شدن، ناامنی واقعیتی پایدار و تلاش برای امنیت ملی مشغله ای دائمی خواهد بود. در نتیجه، برای ایالات متحده در مقام هژمون کنونی جهان تعیین اینکه چه مقدار آسیب پذیری قابل قبول است هم سیاستی پیچیده و هم معضل فرهنگی جامعه آمریکا است. “

.

“طی چند سال آینده، حفظ بازدارندگی اتمی متقابل پایدار در برابر روسیه همچنان یکی از وظایف مهم سیاستگذاران ایالات متحده خواهد بود.
طی یک دهه ی آینده یا بیشتر، احتمالا چین هم خواهد توانست در صورت وقوع جنگ استراتژیک عمده صدماتی را بر جامعه ی آمریکا وارد کند که برای امریکا قابل تحمل نیست. “

.

“باید این را در نظر داشت که با انقلاب در فناوری های نظامی که ایالات متحده پیشگام آن است، تنوع و گستردگی نبردهای نظامی عیر اتمی روز به روز اهمیت بیش تری پیدا کند و در عین حال تلاش شود که از اهمیت کلی سلاح های اتمی در نبرهای مدرن کاسته شود. احتمالا ایالات متحده کاهش چشمگیری از زرادخانه های اتمی خود خواهد داد و اگر لازم باشد این کاهش یکجانبه خواهد بود و به جای ان از سیستم دفاع موشکی بهره خواهد گرفت. علاوه بر متحدان سنتی آمریکا، وارد کردن روسیه و چین به گفت و گوهای جدی در مورد دفاع در برابر حملات موشکی کشورهایی که فاقد توانایی استراتژیک دیگری هستند، می تواند ترس آنها را از اینکه امریکا به دنبال دستیابی مجدد به برتری استراتژیک است، کاهش دهد؛ برتری استراتژیک امریکا از طریق سیستم دفاع موشکی و مشابه موقعیتی که امریکا در اوایل دهه ی ۱۹۵۰ از آن بر خوردار بود.
تهدیدهای بعدی برای صلح- یعنی جنگ های بزرگ منطقه ای، جنگ های تفرقه افکن قومی و انقلاب از پایین- لزوما تهدیدی مستقمی برای ایلات متحده محسوب نمی شوند. بعدی است که حتی جنگ اتمی، مثلا میان هند و پاکستان یا ایران و اسرائیل، هرچند هولناک، تهدیدی جدی متوجه خاک ایالات متحده کند. در هر صورت، احتمالا ایالات متحده اهرم های سیاسی و حتی نظامی خود را به کار خواهد برد تا جلوی چنین جنگ هایی را بگیرد یا دست کم آنها را مهار کند. موفقیت امریکا در این زمینه تا حدود زیادی به این امر بستگی دارد که دیپلماسی بازدارندگی امریکا چقدر فعال و تهدیددات امریکا برای مداخله در خشونت های منطقه ای و پایان دادن به آن چقدر جدی و متقاعد کننده باشد.
ضرورت ایفای این نقش قاطع دلیل عمده ای است برای ایالات متحده تا نیروهای نظامی خود را فعال نگه دارد، نیروهایی که قادرند زیر چتر استراتژیک ایالات متحده سریع و قاطعانه در جنگ های محلی مداخله کنند، فارغ از آنکه این جنگ ها چقدر از خاک ایالات متحده دور باشند. کلمات “سریع” و “قاطعانه” کلماتی کلیدی اند. توانایی امریکا برای مداخله سریع و قاطعانه نقش مهمی در امنیت ایالات متحده دارد، حتی مهمتر از توانایی این کشور در درگیر شدن هم زمان در دوجنگ محلی (طولانی یا کوتاه مدت)، چیزی که برخی برنامه ریزان نظامی آمریکا در عالم نظر بر آن اصرار می ورزند. این که امریکا بتواند به سرعت در جنگی محلی پیروز شود عامل بازدارنده ی موثرتری در مقابل وقوع جنگ محلی دیگر است، تا اینکه امریکا هزینه های سنگینی متحمل شود و نیروهای نظامی خود را در سطحی نگه دارد که بتواند در دو جنگ محلی همزمان مداخله کند.
شیوه اصلی مداخله در جنگ های محلی این است که علاوه بر بهره گیری از مزایای تکنولوژیک انقلاب در امور نظامی، به خصوص سلاح های دقیق و قدرت اتش وسیعف از ترابری هوایی هم بهره گرفت، طوری که بتوان با استفاده از آن نیروها و تجهیزات نظامی برای نبرد سنگین را به س

رعت مستقر کرد. این توانایی ایالات متحده را قادر خواهد کرد تا تقریبا به هر جنگ محلی که تهدیدی برای منافع عمده امریکا محسوب می شود واکنش نشان دهد، امریکایی که پیش از این اقیانوس هارا در کنترل خود داشته است. “

.

“حملات تروریستی یازده سپتامبر فرصت مناسبی برای کسانی به وجود اورده است که قویا معتقدند حالا باید به کشورهایی که به نوعی با مسلمانان در کشمکش اند، به دیده ی متحد ذاتی و اصلی امریکا نگریسته شود، خواه روسیه باشد یا چین، اسرائیل باشد یا هند. حتی برخی می گویند که هدف امریکا باید این باشد که با استفاده از قدرتش و به نام دموکراسی نظم جدیدی در خاورمیانه پیاده کند تا کشورهای عرب به اراده امریکا تن در دهند، رادیکالیسم اسلامی ریشه کن شود و اسرائیل در امنیت به سر ببرد.
این دیدگاه در داخل امریکا در میان گروه های متعدد راست گرا، نومحافظه کار و بنیادگرایان مذهبی شایع است. هراس از تروریسم سبب می شود که این رویکرد در میان مردم جذبیتی قوی داشته باشد “

.

“با توجه به اینکه امریکا کشوری دموکراتیک است، تعریف تهدید باید برای مردم هم به سادگی قابل درک باشد تا بتوانند از خودگذشتگی های بزرگی را برای خود هموار کنند که برای مقابله با تهدید لازم اند.
لازمه این امر شفایت و صراحت است، اما در عین حال انگیزه ای هم برای عوام فریبی ایجاد می کند. اگر بتوان جنبه ای شخصی به تهدید داد، آن را شیطانی معرفی کرد و حتی از نظر بصری آن را کلیشه ای کرد، در این صورت راحت تر می توان جامعه را برای تلاش سخت و بلند مدت بسیج کرد.
در روابط انسانی و به خصوص در روابط بین الملل نفرت و تعصب احساساتی هستند به مراتب نیرومند تر از همدلی و همدردی. بیان این احساسات نیز راحت است، راحت از اینکه بخواهیم انگیزه های تاریخی و سیاسی پیچیده ای را ارزیابی کنیم که بر رفتار کشورها و حتی گروه های تروریستی تاثیر می گذارند.”

.

“ترکیب دو مفهوم متفاوت پیشدستی و پیشگیری هم وضع را بهتر نکرد. در فصل پنجم گزارش استراتژی امنیت ملی در سال ۲۰۰۲ با عنوان «از اینکه دشمنانمان ما را، متحدان ما را و دوستان مان را با سلاح های کشتار جمعی تهدید کنند جلوگیری می کنیم» که شورای امنیت ملی آن را منتشر کرد این دو اصطلاح معادل یکدیگر به کار رفته اند. “

.

” از آخرین دهه قرن بیستم، کشمکش در اوراسیا مهمترین نگرانی امنیتی جهان شده است. حاشیه ی جنوب شرقی اوراسیا عرصه ی جنگ های خطرناک قومی و مذهبی است، سرزمین رژیم های تندرویی است که به دنبال دستیابی به سلاح های کشتار جمعی اند و زادگاه اکثر کشیش های افراطی و جنبش های مسلحانه ای است که شاید برخی دولت ها هم در مقاطع خاص سلاح های خود را در اختیارشان قرار دهند. بیش از نیمی از جمعیت جهان در این سرزمین واقع است (از جمله دو کشوری که در صدر پرجمعیت ترین کشورهای جهان قرار دارند) و در عین حال حدود سه چهارم فقرای جهان هم در این سرزمین زندگی می کنند. اوراسیا منشا اصلی انفجار جمعیتی جهان و خاستگاه عمده فشارهای بین المللی مهاجرت است، مهاجرت هایی که روز به روز نگرانی بیشتر بر می انگیزند. “

.

“مقابله با بی نظمی نوین جهانی به استراتژی ای جامع تر از آن استراتژی که برای جنگ سرد لازم بود نیاز دارد و مستلزم رویکری گسترده تر از مبارزه علیه تروریسم است، رویکردی که پس از حملات یازده سپتامبر اتخاد شد. جنگ علیه تروریسم نمی توانداصل اساسی سیاست امنیتی ایالات متحده در اوراسیا یا در حالت کلی در سیاست خارجی آن باشد. جنگ علیه تروریسم سخت تشخص ناپذیر است، در تعریف دشمن بسیار مبهم است، و از همه مهتر انکه به علل اصلی اشفتگی شدید سیاسی در ناحیه بسیار مهم اوراسیا، یعنی میان اروپا و شرق دور، نمی پردازد. این ناحیه از اوراسیا را که مسلمانان بسیاری در آن ساکن اند می توان «بالکان جهانی» جدید نامید.
امریکا به خصوص پس از یازده سپتامبر باید با دقت و حوصله روابط پیچیده خود را با دنیای سخت متلاطم اسلام واکاوی کند. قبل از هرگونه اقدام موثر و بلند مدت امریکا برای آرام کردن بالکان جهانی جدید و متلاطم این واکاوی لازم است، اقدامی که در واکنش به تهدیدات دوگانه تروریسم و تکثیر سلاح های اتمی انجام می شود.
در عین حال، سیاستگذران ایالات متحده باید انتظار خطرات بیشتری را هم داشته باشند، خطر سخت تر شدن کار و افزایش خصومت سیاسی و مذهبی ضد امریکایی به علت اقدامات یکجانبه آمریکا. “

.

“ارزیابی دقیق تر این است که القاعده ائتلافی است سست از گروه های بنیادگرای مسلمان که طراحان اصلی آن چند مدتی در افغانستان، افغانستان تحت حکومت بدوی و بنیادگرای طالبان، پناه جسته بودند. تخریب اجتماعی افغانستاندر زمان شوروی به ظهور بنیادگرایان مسلمان منجر شد و سیل ناگهانی واکنش های فراملیتی مسلمانان به اشغال افغانستان هم انگیزه ی بیشتری به آنها داد. سپس این بنیادگرایان دشمنی خود را متوجه امریکا کردند، امریکایی که آن را به دلیل حمایت از اسرائیل

، محافظت از رژیم های غیر مردمی منطقه و بیش از همه به دلیلی حضور نظامی در منطقه و تجاوز به مقدس ترین سرزمین های اسلام* به دیده ی خشم و تحقیر می نگریستند. القاعده برای گروه های مختلفی که مشتاق حمله به «شیطان بزرگ»** بودند، منبع وحی قدسی و خط مشی ایدئولوژیک تدوین می کرد و به گروه های نوپای دیگر نقاط پول می فرستاد.

پی نوشت محقق:
* به نظر می رسد که برژینسکی در اینجا به حمله امریکا به عراق اشاره دارد و تفاوتی بین اسلام شیعی و اسلام سنی قائل نمی شود.
** معلوم نیست برژینسکی واقعا از این لفظ استفاده کرده است و یا اینکه مترجم از ان بهره برده است. به هر حال این اصطلاح مربوط به سخنان امام خمینی می باشد. “

.

“بخش اعظم دنیای اسلام به علت عدم استحکام نهادهای سیاسی سکولار، ضعف جامعه مدنی و سرکوب خلاقیت روشنفکری با رکود اجتماعی گسترده مواجه است. عوامل مختلفی این شرایط را به وجود آورده اند: استعمار که پس از رهایی این کشورها از آن هیچ ساختار قانونی عملی در آن ها بر جای نماند؛ مشکلاتی که همچنان در مورد مرتبط ساختن دین با سیاست وجود دارد، به خصوص در شرایطی که مذهب عامل بیداری سیاسی توده ها می شود؛ ارزوی روزافزون اما برآورده نشده ی اقتصادی و اجتماعی؛ کشمکش ها به خصوص سیاسی منطقه ای و حتی جهانی. اما این مشکلی است که وخامت آن در کشورهای گوناگو متفاوت است و بنابر این هیچ پیشداوری کلی یا قطعی در مورد آینده ی سیاسی مجموعه ی جهان اسلام وجود ندارد.
به علاوه، اگر هم ظاهرا دین بیشترین تاثیر را در ناآرامی های سیاسی داشته باشد، عوامل غیر دینی همچون فساد و توزیع نامتعادل ثروت هم از عوامل اصلی بی ثباتی سیاسی است. برخی از کشورهای مسلمان دچار فقر شدیدند. تولید ناخالص ملی افغانستان کمتر از ۲۰۰ دلار برای هر نفر و و در پاکستان در حدود ۵۰۰ دلار است، در حالی که در فاصله نزدیک آنها در کویت، این رقم از ۲۰ هزار دلار فراتر می رود. این تفاوت در استاندار زندگی نه تنها میان کشورها، بلکه در خود کشورها هم چشمگیر است و برخی نخبگان حاکم به رغم فقر و محرومیت اجتماعی گسترده در تلاش برای کسب ثروت (و لذت اغلب پنهان آن) هیچ شرمی به خود راه نمی دهند.
از این گذشته، نمونه های کاملا مشهود از کسب ثروت شخصی در میان حکام کشورهای اسلامی متعدد، از جمله فاحش ترین نمونه ها در عربستان سعودی، پاکستان و اندونزی، این امر را که قدرت سیاسی با کسب ثروت برابر است، به سطح بی سابقه ای رسانده است، رفتاری که در تناقض با تعالیم سختگیرانه اسلامی قرار دارد. این نمونه های تکان دهنده از لذت پرستی بی حد و حصر، در کنار ضعف  گسترده جامعه مدنی که در آ« مسئولان پر نخوت و ناکارآمد دولتی انگل هایی هستند که جلوی تحرک اقتصادی را می گیرند و جامعه را در فقر گسترده نگه می دارند، ناگزیر خشم عمومی را بر می انگیزد و بر جاذبه پوپولیسم اسلام گرایان می افزاید. در این میان برخی روحانیون به مردم می گویند که اجرای دقیق احکام دینی این تزویر و دورویی را ریشه کن خواهد کرد. “

.

“در نهایت، به نفع امنیت ملی امریکا است که مسلمانان هم به همان اندازه ی کشورهای ثروتمندتر و دموکراتیک تر غیرمسلمان خود را جزئی از جامعه جهانی در حال ظهور ببینند. به همان اندازه هم مهم است که عناصر سیاسی فعال در جهان اسلام ایالات متحده را مانع اصلی نوزایی تمدن اسلامی ندانند یا آن را مهمترین حامی حاکمان سرکوبگر و حریص خود نبینند یا این کشور را پشتیبان کشورهای بیگانه ای ندانند که به دنبال ادامه یا احیای استیلای شبه استعماری خود بر برخی ملت های مسلمان هستند.
چیزی که حتی از این ها هم مهمتر است این است که مسلمانان تندرو را مسلمانان میانه رو منزوی کنند. بی شک بدون مشارکت سازنده ی ۱٫۲ میلیارد مسلمان جهان نمی توان به دنیای ارام تر دست یافت. تنها با سیاست کاملا حساب شده ایالات متحده است که می توان به این هدف مطلوب اما دوردست رسید، سیاستی که تنوع و تفاوت مسلمانان را لحاظ کند. “

.

“طی چند دهه اینده بی ثبات ترین و خطرناکترین منطقه ی جهان بالکان جهانی جدید خواهد بود، منطقه ای که می تواند جهان را به آشوب و هرج و مرج بکشاند. در این منطقه است که امریکا می تواند به برخورد با جهان با جهان اسلام کشانده شود و در عین حال تفاوت سیاست های امریکا و اروپا حتی می تواند موجب از هم پاشیدگی اتحادیه ی آتلانتیک شود. وقوع همزمان این دو احتمال می تواند هژمونی جهانی کنونی امریکا را به خطر بیندازد.
بنابر این بسیار مهم است به خاطر داشته باشیم که تب و تاب و آشفتگی کنونی جهان اسلام را باید در درجه اول از دیدگاهی منطقه ای و نه جهانی و با عینک ژئوپولیتیک و نه تئولوژیک نگاه کرد. جهان اسلام هم از نظر سیاسی و هم از نظر مذهبی دچار تفرقه است. جهان اسلام ثبات سیاسی ندارد و از نظر نظامی ضعیف است و احتمالا تا مدتی در همین وضع خود خواهد ماند. درست است که خصومت با امریکا در برخی کشورهای مسلمان شایع ا

ست، اما این خصومت بیش تر در نارضایتی های مشخص سیاسی ریشه دارد. “

.

“طی دست کم سی سال آینده مهم ترین کار ایالات متحده برای گسترش امنیت جهانی عبارت خواهد بود از برقراری نظم و آرامش و سپس همکاری در سامان بخشیدن به منطقه ای که بزرگترین کانون جهانی بی عدالتی سیاسی، محرومیت اجتماعی، ازدحام جمعیتی و خطر خشونت حاد است. در عین حال این منطقه بیشترین منابع نقت و گاز جهان را در خود جای داده است. در سال ۲۰۰۲، ناحیه ای که آن را بالکان جهانی می نامیم، ۶۸ درصد ذخایر ثابت شده ی نفت جهان و ۴۱ درصد ذخایر ثابت شده گاز جهان را داشت و ۳۲درصد تولید نفت و ۱۵درصد تولید گاز جهان در این ناحیه صورت می گرفت. پیش بینی می شود که این منطقه (به همراه روسیه) در سال ۲۰۲۰ تقریبا ۴۲میلیون بشکه نفت در روز تولید کند، یعنی ۳۹ درصد تولید جهانی نفت (۱۰۷٫۸ میلیون بشکه در روز). برآوردها نشان می دهند که سه منطقه کلیدی جهان- اروپا، ایالات متحده و شرق دور-ی ۶۰درصد از تولید جهانی مذکور را مصرف خواهند کرد (به ترتیب ۱۶، ۲۵ و ۱۹درصد).
ترکیب نفت و بی ثباتی امریکا را به بن بست می کشاند. امریکا برای کمک به برقراری ثبات نسبی در کشورهای متزلزل این منطقه با مشکل هولناک کشورهایی مواجه است که بی قراری سیاسی، اضطراب اجتماعی و تب و تاب مذهبی مردم آنها روز به روز بیشتر می شود. با توجه به ناسازگاری فرهنگی، آشفتگی سیاسی و پیچیدگی قومی این سرزمین، امریکا باید وظیفه ای مخاطره امیزتر از آنچه نیم قرن قبل در اروپا انجام داد، برعهده بگیرد. “

.

“امریکا برای روبه رو شدن با بالکان جهانی می تواند تنها به یک متحد حقیقی اتکا کند: اروپا.
اگرچه امریکا به کمک کشورهای مهم شرق اسیا مثل ژاپن و چین احتیاج خواهد داشت و البته ژاپن برخی کمک های محدود لجستیکی و نیروهای حافظ صلح در اختیار امریکا قرار خواهد داد، اما در مرحله کنونی بعدی است که آنها خود را کاملا درگیر کنند. فقط اروپاست که با داشتن قدرت بالقوه سیاسی، نظامی و اقتصادی می تواند مشترکا با امریکا ملت های مختلف اوراسیایی را در چارچوب هایم تفاوت و متناسب برای ارتقای ثبات منطقه ای و گسترش تدریجی همکاری های اوراسیایی به کار گیرد، اروپایی که بیش از پیش خود را در اتحادیه اروپا سازماندهی می کند و از لحاظ نظامی در ناتو ادغام می شود.
دیگر انکه وقتی اتحادیه فراملیتی اروپا به امریکا وصل شود، در منطقه کمتر مورد این سوظن واقع خواهد شد که استعمار اروپا بازگشته و می خواهد منافع ویژه اقتصادی خود را تحکیم بخشد یا دوباره به ان دست یابد. “

.

“ژاپن نیز می تواندو باید یک بازیگر عمده شود، اگرچه محوریت اروپا را نخواهد داشت. ژاپن تا مدتی همچنان از ایفای نقش بزرگ نظامی و فراتر از دفاع ملی اجتناب خواهد کرد. اما ژآپن به رغم رکود افتصادی اخیرش هنوز هم دومین اقتصاد بزرگ دنیاست. حمایت مالی ژاپن اهمیت فوق العاده ای برای گسترش صلح در جهان دارد و در نهایت هم به نفع خودش خواهد بود. متحدی در نبرد درازمدت علیه نیروهای متعددی که موجب هرج و مرج در بالکان جهانی می شوند.”

.

“با توجه به منازعات متعدد و در هم تنیده بالکان جهانی نخستین مرحله یک پاسخ جامع تعیین اولویت هاست. این سه اقدام مرتبط با هم بسیار مهم اند:۱) حل مناقشه اعراب و اسرائیل، مناقشه ای که در خاورمیانه بسیار دردسر آفرین است.۲) تغییر معادله استراتژیک در ناحیه نفت خیز از خلیج فارس به آسیای میانه. ۳) به کارگیری دولت های کلیدی از طریق طرح های منطقه ای، طرح هایی که هدفشان جلوگیری از تکثیر سلاح های کشتار جمعی و مهار موج تروریسم است. “

.

“مسئله کشمیر بخشی از مسئله کلی تر بی ثباتی در بالکان جهانی شده است. حل مسالمت امیز مسئله کشمیر احتمالا دست کم به اندازه حل کشمکش اعراب و اسرائیل سخت خواهد بود. در مسئله کشمیر دو کشور بزرگ درگیرند که روی هم جمعیتی معادل ۱٫۲ میلیارد نفر دارند، یعنی تقریبا یک پنجم جمعیت جهان و اکثر این جمعیت هنوز سنتی و کم سوادند و به راحتی تحت تاثیر رهبران عوام فریب قرار می گیرند (حتی نخبگان آنها). در چنین شرایطی تشویق طرفین به سازش به مشارکت فعال کشورهای خارجی، فشار فراوان بین المللی، مشوق های سیاسی و مالی بزرگ و صبر فراوان نیاز دارد. “

.

“در گزارش ۱۷ مارس ۲۰۰۲ روزنامه نیویورک تایمز خلاصه ای از اسناد به دست امده از القاعده اورده شده است که حکایت از جاذبه فراملی این سازمان تروریستی دارد. دیوید راد و سی.جی.چیورز در مقاله خود با عنوان
A nation challenged qaeda-s grocery lists and manuals of killing
خاطرنشان می کنند که «از اواسط دهه ۱۹۹۰ به بعد نیروهای جدید القاعده از بیش از ۲۰ کشور به افغانستان می امدند، از عراق و مالزی گرفته تا سومالی و بریتانیا. مردان جوان به کمک و حمایت گروه های مختلف تندرو به افغانستان می امدند، گروه هایی که هر یک چندین اردوگاه آموزشی داشتند. اما وقتی به افغانستان می رسیدند آموزش های مذهبی

و نظامی بسیار مشابهی می دیدند … گروه های متعدد مذهبی به جهاد سراسری بن لادن پیوستند. گاهی هم آنها برای درخواست کمک به منظور پیشبرد آرمان های خود در کشورشان به آنجا می امدند» “

.

“قدرت فزاینده برخی کشورهای اسیایی تهددی است برای ثبات منطقه [بالکان جهانی]. آسیا فاقد هر گونه ساختار امنیتی مشترک و بازدارنه منطقه ای است. کشورهای همسایه منطقه دلخوری های عمیقی از هم دارند، آن هم در شرایطی که اسیب پذیری های وخیم داخلی شان تلخ تر شود. قدرت های امروز اسیادر وضعیت منطقه ای اشفته و عمدتا سازمان نیافته ای فعالتی می کنند، وضعتی که فاقد آن نوع از چارچوب های چند جانبه برای همکاری های سیاسی، اقتصادی و امنیتی است که امروز در اروپا و حتی در امریکای لاتین مشاهده می شود. به این ترتیب، اسیا در آن واحد نمادی است از یک موفقیت اقتصادی، هم یک اتشفشان اجتماعی و هم یک تهدید سیاسی.
در این قاره چین قدرت می گیرد و بر سر برتری منطقه ای با ژاپن متحد امریکا رقابت می کند، کره به اجبار تقسیم شده است و هر لحظه می تواند منفجر شود، آیند تایوان منسا اختلاف و درگیری است، اندونزی از درون در معرض خطر است و هند از سوی چین احساس خطر می کند و در عین حال خود را همطراز آن کشور می داند. همه می دانند که چین و هند (و کشور دیوار به دیوارش پاکستان) قدرت های اتمی هستند. کره شمالی سرسختانه در پی ان است که به یک قدرت اتمی تبدیل شود و ژاپن نیز مترصد آن است که از خود یک قدرت اتمی بسازد. قدرت نوظهور چین شبیه امپراتوری المان است، آلمانی که به بریتانیای کبیر شک می برد، با فرانسه خصومت داشت و رقیب روسیه بود. چین امروز هم اگرچه عملگرایی روز افزونی در مقابل نقش آمریکا در پاسفیک از خود نشان می دهد، اما ژاپن را بر نمی تابد، هند را کوچک می بیند و روسیه را به دیده تحقیر می نگرد. “

.

“آنچه بر پیچیدگی این کلاف بیم ها، کینه ها و دلهره ها [در شرق اسیا] می افزاید آسیب پذیری استراتژیک خود این کشورهاست. تجارت دریایی و در نتیجه بقای اقتصادی تک تک بازیگران عمده اسیایی در گرو دسترسی بی قید شرط آنها به تنها دو یا سه بندر مهم است. فقط چند مین دریایی کافی است تا بنادر شانگهای، یوکوهاما یا بمبئی (و یک یا دو بندر مهم دیگر) از کار بیفتد و به این ترتیب اقتصاد ژاپن، چین یا هند به معنای واقعی فلج شود.
اقتصاد این کشورها تقریبا یکسره متکی به حمل و نقل دریایی است، از جمله واردات نفت که برای آنها بی نهایت مهم است. حمل و نقل ریلی نه تنها برای کشورهای جزیره ای مثل ژاپن و اندونزی کاربردی ندارد، بلکه در کشورهایی مثل چین و هند هم سهم ناچیزی دارد. تنگه مالاکا [تنگه ای که دریای آندمان-اقیانوس هند- و دریای چین جنوبی -اقیانوس ارام- را به هم وصل می کند] در نزدیکی سنگاپور یک راه بسیار حیاتی است، چرا که تجارت شرق دور با اروپا و نیز واردات نفت آن از خاورمیانه از همین گذرگاه باریک انجام می شود.
بنابر این جای شگفتی نیست که یک مسابقه تسلیحاتی دریایی بی سر و صدا در اسیا قوت گرفته است.”

.

“در نهایت انچه که عمدتا جنگ یا صلح را در شرق دور تعیین خواهد کرد، چگونگی تعامل چین و ژاپن با یکدیگر و نیز با ایالات متحده است. اگر قرار باشد ایالات متحده نیروهای خود را از منطقه خارج کند، به احتمال بسیار زیاد ماجرای اروپای قرن بیستم تکرار خواهد شد. در این صورت تنها راه ژاپن این خواهد بود که به سرعت برنامه های نظامی خود را برملا کند و بر سرعت آن بیفزاید؛ چین احتمالا به سرعت مشغول گسترش سلاح های اتمی خود خواهد شد، سلاح هایی که تا کنونبه منظور ایجاد یک بازدارندگی حداقلی طراحی شده اند؛ تنگه تایوان به محلی برای قدرت نمایی ملی چین تبدیل خواهد شد؛ به احتمال بسیار زیاد و همراه با آشوب و خشونت تقسیم کره پایان خواهد یافت و شاید کشوری یکپارچه در مقام یک قدرت اتمی سر برآورد؛ و مثلث اتمی چین، هند، پاکستان می توند پوششی خطرناک برای از سرگیری آشکار جنگ های متعارف شود. سپس یک جرقه می تواند همه چیز را منفجر کند.”

.

“آمریکا طی شصت سال گذشته چنان نقش مهمی در روابط بین المللی ایفا کرده است که در زمان حاضر نه اروپایی ها و نه اسیاسی ها نمی توانند نظام جهانی را در تصور اورند که در آن مشارک سیاسی امریکا به نوعی وجود نداشته باشد. این واقعیت از نظر اروپا در ناتو تجلی پیدا یافته است و احتمالا سال های اینده وظایف مشترک ناتو و اتحادیه اروپا موجب تثبیت ان خواهد شد، اتحادیه ای که کم کم به قدرت نظامی دست خواهد می یابد. در شرق دور نیز پیوندهای دفاعی امریکا با ژاپن و کره جنوبی و به طور غیر رسمی با تایوان باعث شده است که امنیت این سه کشور به امنیت امریکا گره بخورد. حتی چین هم که چندین دهه از حضور نظامی امریکا در اسیا انتقاد می کرد، در سال های اخیر کم کم پذیرفته است که «مقاصد چین و ایالات متحده در حفظ ثبات اسیا عمدتا یکسان است»
این وضعیت می تواند از بین برود و آن هنگامی

است که یک جنبش پوپولیستی ضد امریکایی اروپا و اسیا را فرا بگیرد، جنبشی که در غرب به شکل پان اروپاییسم و در شرق به شکل پان اسیاییسم جلوه کند. نشانه هایی از هر دوشکل این جنبش به چشم می خورد، اگرچه هیچ یک از آن دو تا کنون نتوانسته است افکار و عواطف اکثر اروپایی ها یا اسیایی ها را برانگیزد.”

.

“دستور کار نشست های وزرای سازمان تجارت جهانی را گروه کشورهای موسوم به “مربع” تنظیم می کنند، شامل ایالات متحده، کانادا، ژاپن و اتحادیه اروپا که در مجموع حدود دو سوم تجارت دنیا را در اختیار دارند. به علاوه، موضوع دسترسی به بازار آمریکا اهرمی استثنایی در اختیار مذاکره کنندگان ایالات متحده قرار می دهد که با استفاده از آن بر موضع سایر کشورها تاثیر بگذارند.
رئیس بانک جهانی به طور سنتی امریکایی است و ایالات متحده بیشترین رای را در اختیار دارد. در صندوق بین المللی پول مصوبات مهم مستلزم ۸۵ درصد رای موافق است و ایالات متحده ۱۷٫۱۱ درصد حق رای دارد که با عث می شود این کشور یک حق وتوی انحصاری و موثر در اختیار داشته باشد. مایه تعجب نیست که عده ای صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را “شعبه ای از وزارت خزانه داری امریکا” می نامند.”

.

“نفوذ فرهنگی امریکا با ان تاکیدش بر آشپزی راحت حتی به عادات غذایی هم رسیده است. این اندیشه که بلعیدن سریع غذا می تواند از لحاظ اقتصادی مولد و با قیمتی ارزان تا حدودی هم لذت بخش باشد، اساس صنعت غذای سرپایی( Fast Food) است، صنعتی که در امریکا به وجود امد اما روز به روز بیشتر به سایر نقاط دنیا نفوذ می کند و حتی رستوران داران میتکر در سایر کشورها انواع محلی ان را درست می کنند.
غذای سرپایی موجب می شود زمان بیشتر برای کار فراهم شود. غذاهای بسته بندی شده اراسته طرفداران پروپاقرصی برای خود دارد و قیمت تقریبا ارزان آن مصرفکنندگان فراوانی، عمدتا کارگران شهری و نسل جوان را جلب می کند. شعار ضد امریکایی چپ های اروپایی در دهه ی ۱۹۵۰ “استعمار کوکاکولایی” بود: حالا نیم قرن بعد نشان مک دونالد، خوب یا بد، اغلب تداعی کننده پرچم آمریکاست، نشانی که آن را تقریبا در هر شهر بزرگ خارجی می توان دید.”

.

“امروزه سفر روسای دولت کشورها به واشینگتن رویدادی برجسته در سیاست خارجی اکثر کشورها محسوب می شود.
رسانه های ملی کشورها این سفر را رویدادی تاریخی می بینند و لحظه به لحظه ی آن را به تفصیل گزارش می کنند.
اگر سفیر یک کشور خارجی بتواند برای رئیس جمهور کشورش وقت ملاقاتی نیم ساعته با رئیس جمهور امریکا به دست اورد، احساس می کند که به بزرگترین موفقیت دوران خدمتش دست یافته است.
معمولا بیشترین وقتی که داده می شودیک وقت ملاقات پنج دقیقه ای برای عکس گرفتن با رئیس جمهور امریکا در دفتر کارش است که سپس می توان آن را در کشور به عنوان یک جلسه ی تاریخی گزارش کرد.”

.

“در زمینه دموکراسی پرسش های جدیدی در مورد مفهوم سیایس خود بشر می تواند مطرح شود (باتوجه به پیشرفت های علم ژنتیک). پیوند سنتی میان آزادی سیاسی و برابری سیاسی -مفهومی حقوقی که اهمیتی اساسی در کارکرد یک نظام دموکراسی دارد- از این اندیشه نشات می گرفت که «همه انسان ها برابر افریده شده اند»یعنی گزینشی کدهای بیولوژیک که مشخص کننده خصوصیات انسان هاست، به تقویت برخی انسان ها نسبت به برخی دیگر منجر می شود و این امر اندیشه ی مذکور و تمام مفاهیم سیاسی و حقوقی مبتنی بر آن را با خطر مواجه می کند. از اصل برابری چه می ماند وقتی قابلیت های فکری و حتی اخلاقی برخی افراد با دستکاری (ژنتیکی) بسیار فراتر از دیگران تقویت شده است ؟”

.

“این که ایران در چه مسیری متحول خواهد شد مشخص نیست، اما روزهای تئوکراسی بنیادگرای آن رو به پایان است.
حالا ایران در مرحله فرونشستن تب و تاب انقلابی است و بدون ایران بنیادگرایی در سایر نقاط هم دوام نمی آورد.”

.

“در زمان حاضر، اسلام به علت نرخ زاد و ولد بالا و نیز ایمان آورندگان جدید بیش ترین رشد را در میان ادیان جهان دارد.”

.

“امنیت ملی قرن نوزدهمی آمریکا که مستقل از امنیت ملی سایر کشورها بود و در نیمه دوم قرن بیستم به دفاع از طریق متحدان ماورای اقیانوس ها تبدیل شد، حالا اساسا در حال استحاله به آسیب پذیری مشترک جهانی است.”

.

“در بیشتر تاریخ کشور مستقل امریکا شهروندان این کشور امنیت را وضعیت معمول و نا امنی پراکنده را وضعیت غیر معمول محسوب کرده اند.
از حالا به بعد بر عکس خواهد بود.
در عصر جهانی شدن، ناامنی واقعیتی پایدار و تلاش برای امنیت ملی مشغله ای دائمی خواهد بود.
در نتیجه، برای ایالات متحده در مقام هژمون کنونی جهان تعیین اینکه چه مقدار آسیب پذیری قابل قبول است هم سیاستی پیچیده و هم معضل فرهنگی جامعه آمریکاست.


برچسب‌ها: سلطه یا رهبری اثر برجینسکی
+ نوشته شده در  ۱۳۹۷/۰۲/۳۰ساعت   توسط گفتمان توسعه  | 

🔴🔵 تمدید مهلت بخشودگی جرایم کارفرمایان تأمین اجتماعی

مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی با صدور بخشنامه‌ای از تمدید بخشودگی جرائم کارفرمایان خوش حساب تا ۱۰ تیرماه خبر داد.

در قسمتی از این بخشنامه آمده است:
کارفرمایان واحدهای مشمول، در صورتی که جرایم متعلقه آنها مربوط به قبل از تاریخ ۹۵/۱۲/۲۹ باشد، چنانچه حداکثر تا دو ماه از تاریخ صدور این بخشنامه در مورد پرداخت و یا تقسیط اصل بدهی قطعی شده براساس مدارک و مستندات ابرازی به سازمان تامین اجتماعی توافق نمایند، از بخشودگی جرائم متعلقه موضوع آئین‌نامه اجرایی ماده ۱۲ قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی در تامین نیازهای کشور و بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های مربوط برخوردار خواهند شد.
آن دسته از کارگاه‌های مشمول که بعد از تاریخ ۹۵/۱۲/۲۹ به علت بروز یکی از موضوعات دلایل ابرازی مشمول آئین‌نامه اجرایی ماده ۱۳ قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی در تامین شوراهای کشور و بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های مربوط شده‌اند، مهلت ارائه مدارک به سازمان یاد شده تا سه ماه پس از وقوع دلایل مزبور خواهد بود.
به منظور حداکثر مساعدت با کارفرمایان بدهکار در دوره اجرای بخشنامه‌های قبلی علی‌رغم ارائه درخواست از پرداخت تمام یا بخشی از بدهی خود خودداری نموده‌اند، در صورت ارائه درخواست مجدد با رعایت ضوابط مربوط مشمول استفاده از تسهیلات این بخشودگی خواهند بود.
خبرگزاري ایلنا

 

+ نوشته شده در  ۱۳۹۷/۰۲/۲۹ساعت   توسط گفتمان توسعه  |