تاک تيک].jpg

توسعه تاکستان _ تاک تیک حضور | شهریور ۱۳۹۰
اولين وبلاگ انتقادي تاکستان( هر شهروند یک ایده  ،  یک شهر ایده آل )

زيبايي درخت به شاخ وبرگ سبزش است وارزش اقتصادي آن به ميوه اش.وقتي شاخه اي از درخت جدا شود قطعاً خشك خواهد شد مگر آنكه به پايه درخت ديگري پيوند زده شود.پيوند زدن هم شرايط خاصي دارد.مثلاً پيوند شاخه آلبالو روي پايه گيلاس وشاخه شليل روي پايه هلو امكان پذير است .برخي درختان عمر مفيد كمتري دارند ودر صورتي كه قصد داريم اين درختان را بكاريم بايد در كنارشان درختان ديگري كاشته شوند كه عمر بيشتري دارند.اين كار باعث مي شود تا زمان باردهي درختان اصلي محصول برداشت نماييم.

     خوشحالي برخي بابت جداشدن برخي شاخه ها از درخت همسايه بي مورد است چرا كه بايد اول به دلايل قطع اين شاخه ها توجه داشته باشد.برخي شاخه ها بدليل ضعيف بودن ،خشك بودن يا عدم باردهي بريده مي شوند.برخي ديگر بريده مي شوند تا درخت شاخه هاي جديدتري توليد كند و ميزان بيشتري ميوه توليد شود. مهمتر اينكه برخي شاخه ها بريده مي شوند تا از طريق پيوند زدن بر روي درختان ديگر ويا قلمه زدن تكثر يابند وبا اين روش بر ميزان فضاي كشت آن ميوه  افزوده شود.اين امر نشانگر كيفيت عالي ومرغوبيت جنس ميوه است .رقيب به اين نكات فكر نكرده وفقط بريده شدن شاخه را ميبيند واز سوي ديگر بايد بداند كه شاخه هاي بريده شده هرگز قابليت پيوند زدن به درختاني از جنس ديگر را ندارند(درختان خودش)خصوصاً كه عمر مفيد درختانش نيز در حال اتمام باشد.جداي از موارد ذكر شده بايد توجه داشت كه پيوند زدن يا قلمه زدن زمان خاصي دارد ومثلاً در تابستان نمي توان اين كار را انجام داد.

     يك كشاورزاگر بجاي آبياري به به بگويد قطعاً بجاي چه چه بلبلان نيز قارقار كلاغ ها را خواهد شنيد.

+ نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۶/۱۴ساعت   توسط گفتمان توسعه  | 

پست قبلي(نبش قبرسياسي)مثل اينكه به مذاق جريانك خاصي در تاكستان خوشايند نبوده ونمي دانم چرا با وجود آنكه نه اسمي از كسي برده شده ونه به شهر و استان خاصي اشاره شده است،حاميان اين جريانك خيلي زود خود را طرف مقابل اين متن تلقي كرده اند.شايد هم اين متن به خلاصه عملكردشان اشاره كرده و منطبق با روش ها ومنش هاي اين جريانك است ونمي توانند منظور ديگري را برداشت كنند.خلاصه ميگويم كه عتيقه واقعي بسيار ارزشمند است وسرمايه اي مثال زدني ولي بين عتيقه واقعي واينكه سفال شكسته شده،شكسته شده ، توسط مردم ، توسط مردم را چسب بزنيد و بنام عتيقه عرضه كنيد تفاوت بسيار است.اين يعني دروغ-نيرنگ-مكر وحيله-فريب و...انگار قصد داشتند درتنگ كوچك توليد انبوه ماهي داشته باشند. تحريف مطالب ممنوع.

   اين درحالي است كه نوع متن كاملاً زيركانه نوشته شده و خواننده بسته به نوع تفكر وبرداشت از آن مي تواند در سطح ملي جريان فتنه وجريان منحرف را هدف قرار دهديا مثل عده اي  در تاكستان اين مطلب را متوجه جريانك خودشان در شهرستان نمايند و رتبه اول را كسب كنند .به قول برخي ها شايد خواسته اند رضايت برخي را بدست آورند و نان بخورند وخود را قهرمان معرفي كنند.البته اينان سابقه چنين قهرماني هايي را در طيف هاي ديگر داشته اند.

   روباهي درحال فرار بود وعلت را چنين ذكر كرد كه سلطان جنگل هر حيواني كه ۳ گوش داشته باشد گوشهايش را ميبرد.حيوانات علت فرار روباه را با وجود داشتن ۲ گوش پرسيدند.روباه پاسخ داد :كاش بدانيد كه شير اول گوشها را ميبرد وبعداً آنها را شمارش ميكند .

به هرحال اين هم يك پروژه بود براي شناخت ماهيت اصلي برخي ها.

+ نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۶/۱۱ساعت   توسط گفتمان توسعه  | 

   ( درنبش قبر سياسي بازهم شاهد جنازه خواهيم بود با اين تفاوت كه تبديل به اسكلت شده )

     اشياء تاريخي يا عتيقه ارزش واعتبار خاصي دارند وكشف وشناسايي ونگهداري آنها مي تواند  تاريخ وتمدن فرهنگي كشورها را به جهانيان معرفي نمايد.به همين منظور براي نگهداري اين آثار موزه ها تاسيس شدند تا ملتها بتوانند در شرايط استاندارد وبدون آنكه صدمه اي  وارد كنند از اين اشياء بازديد نمايند.تاسيس سازمانهاي مرتبط ملي وجهاني وثبت برخي از بناهاي تاريخي در فهرست آثار ملي وجهاني نيز مويد اهميت بين المللي گذشته تاريخي ملتهاست.اما نكته قابل توجه اينكه اين آثار نبايد  مورد استفاده قرار گيرند چون اولاً متناسب با گذشته ساخته شده اند وامروزه كاربري عملي ندارند،ثانياً گذشت زمان باعث كاهش استحكامشان شده است.مهمترين وظيفه جوامع بشري فقط حفظ ونگهداري آنها بعنوان امانت است تا به نسلهاي آينده منتقل گردند.اگر اين اشياء در فضاي آزاد ومورد استفاده عمومي قرار گيرند نابود خواهند شد.حال آنكه ممكن است اين آثار نماد مثبت يا منفي داشته باشدوحتي در صورت منفي بودن (مثلاً شمشير يك جلاد-تاج شاهنشاهي يك ظالم و...)مي توانند مايه عبرت بشر باشند.

      درعالم سياست ممكن است باشند كساني كه سعي دارند تكه هاي سفال شكسته شده بدست مردم را  پس از چندسال از زير خاك  خارج و دوباره بهم پيوند بزنندوبعنوان عتيقه به مردم معرفي كنند.آنها به اين باور نرسيده اند كه شكستن عمدي يك شيء بدست اكثريت مردم يعني پايان تاريخ مصرف آن .آنها نمي خواهد قبول كنند كه نبايد عتيقه (حتي از نوع  عاميانه وغير واقعي) را بكارگرفت چراكه بكارگرفتن آن مساوري است با نابودي آن.اين ناپختگان سياسي هنوز نمي دانند كه چيني وسفال شكسته شده ممكن است بهم بچسبد ولي هرگزپيوند نخواهند خورد وجاي ترك باقي خواهد ماند. مهمتر اينكه آنها مردم را آنقدر ساده ونادان فرض ميكنند وفكر ميكنند كه مي توانند يك سفال شكسته را بجاي عتيقه جا بزنند. چند نفر فرسوده با جمع شدن دور هم فكرمي كنند كه با جايگزين كردن حرف "م" بجاي حرف"ط" در عبارت " طرد (شده) سياسي" ويا با پاك كردن حرف"ه" از عبارت " مرده سياسي" مي توانند"" مرد سياسي ""بسازند.

    

+ نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۶/۰۶ساعت   توسط گفتمان توسعه  |