استارت تبلیغات انتخابات شورای اسلامی تاکستان با هزینه بودجه بهزیستی زده شد.درتاکستان اثبات شده که افراد ناتوان با عملکرد ضعیف معمولا با روی کار آوردن پول و زور سعی در جلب آراء قشر ضعیف دارند وهرگز هم نتیجه ای عایدشان نمی شود

مثل اینکه من لیاقت دیدار وبلاگ نویسان استان قزوین را نداشتم .چون هرچه سعی کردم نتوانستم خودم را به سالن نمایش "قهوه قجری" برسانم.خیلی مشتاق بودم تا از نزدیک با آقا خدابخش دیداری داشته باشم.

آنقدر درد درون را در  دل خود   ریختم       تاکه خود با درد هستی سوز خود آمیختم

تا جدا  ماند  من دربند  ز هر بیگانه ای    از توهم ای عشق بی فرجام من بگریختم

برگ سبزی بودم ودر تندباد حادثه ساز    تن به هر چه شاخه بی ریشه ای آویختم

فعلا که دوره طوری شده که دزدمعروف ونوه دزد و....قاطی مردمی شدند که بدنبال دزد می چرخند.فعلا که دور دور فراموشی گذشته است.مثل اینکه راست دستها متن فارسی را  ازچپ به راست مینویسندولی از راست میخوانند تا درست خوانده باشند.آره داداش درسته  

بوی عید را ازسفره خالی هم میشه حس کرد ولی بشرطی که سفره رنگین اون یکدونه همسایه  را نبینیم.

خدایا....میبینی که خیلی ها برای دست وپنجه نرم کردن با میلگرد مذاب (کارخانه ها)هم باید منت این و اون را بکشند تا لقمه نان را به قیمت خونشون  سر سفره  ببرند.

اگه بخوای به یک آرزو دست پیدا کنی ....باید حداقل سه تا آرزوی دیگر را به گور ببری

خوش بحال بچه ها که با چندتا متکا وچادر مامانشون میتونن واسه خودشون خونه ای درست کنند وتوی اون خونه خوش بگذرونند.تازه کلی هم خاله وعمه وعمو ودایی مهمون این خونه میشن(خاله بازی).اونا خونشون را توی خونه ای میسازند که بابا کلی خون دل خورده تا آجرهاشو رو هم بذاره.تازه....اونا سرماهی راهم کلاه گذاشتن که تنگ کوچیک را براش دریا میکنن. هم خسته ام وهم کلی کار دارم.امروز هم یکی از اون غروبهایی هست که یاد دروغهای جامعه افتادم وبدهی های خودم.